سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 147 ، بازدید دیروز: 991 ، کل بازدیدها: 13100727


صفحه نخست      

او سرسپرده می خواست من دلسپرده بودم

بدست علیرضا بابایی در دسته محمدعلی بهمنی تاریخ : 91/10/24 ساعت : 11:27 صبح

کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم

 

من زنده بودم اما انگار مرده بودم

از بس که روزها را با شب شرمده بودم

یک عمر دور و تنها تنها بجرم این که

او سرسپرده می خواست ، من دل سپرده بودم

یک عمر می شد آری در ذره ای بگنجم

از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم

در آن هوای دلگیر وقتی غروب می شد

 گویی بجای خورشید من زخم خورده بودم

وقتی غروب می شد وقتی غروب می شد

کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم

 

محمد علی بهمنی

 


دیگر اشعار : محمدعلی بهمنی
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

محبوب کردن